یک پیام آدرنالینی-یک شعر قدیمی-عکس دوم-من و رهبرم
یک پیام آدرنالینی-یک شعر قدیمی-عکس دوم-من و رهبرم

سلام با عرض پوزش که نتونستم چند وقتی فعالیت کنم.راستش اتفاقاتی افتاد که زبونم روبرای هر تعریفی بسته.این هم پست های خانم جاهدین محمدی با تاخیر.دوستتون دارم.راستی نادیا جان کاری داشتی عزیزم؟

پست سایت:

یک پیام آدرنالینی

 

سلام خوب هستید ؟ لطفا شوکه نشوید . آره خودمم . میدونم خیلی وقته که نیومدم . بهانه هم نمی آورم . امتحان مهمی پیش رو دارم باید برایش درس بخوانم . برایم دعا کنید
دلم برای نوشتن یک پست جدید تنگ شده بود شبیه به دلتنگی هایی که هنگام مرور خاطرات خوب به قلبتان سرک می کشد . می دانم در وقت نبودنم اتفاقات زیادی افتاده که گاهی از شنیدنشان شاد شده ام و گاهی غمگین . دلم می خواهد درباره برخی از آنها صحبت کنیم .


اول از همه 12 آبانی که گذشت سالروز انتشار رمان خاطرات مرده بود که می خواستم آن را از صمیم قلب به دوستدارانش تبریک بگویم . تولد یک سالگی اولین زمان من ! این اولین تجربه نویسندگی من بود : یک رمان نوجوانانه که برابر با استعدادهای آن روزهایم و روزهای بعد نوشتم . من با خاطرات مرده ، خاطره دارم . گریه کرده ام ، خندیده ام ، زندگی کرده ام ، و حالا می خاوهم در اینجا از رمانی که به من فرصت نویسنده شدن عطا کرد ،  تشکر کنم . از شما هم ممنونم بابت حمایتتان ، ماندنتان و وفاداریتان ! نمی دانید که همه این ها چقدر برای من ارزشمند است . شاید هیچ وقت نگفته باشم اما من به وجودتان افتخار می کنم .
من ایمان دارم که همیشه در خاطرها خواهم ماند چون طرفدارانی مثل شما دارم و این افتخار بزرگی است که نصیب من شده است . دوستان خوبم ! در روزها گذشته ما یک انجمن هم در گوگل پلاس به راه انداخته ایم که خوشحال می شم در آنجا با نظرات شما یشتر آشنا بشوم . این انجمن در کنار صفحه رسمی من فعال است و کسانی که در گوگل پلاس عضویت دارند می توانند هم در انجمن و هم در صفحه من ، ما را از نظرات خودشان مطلع سازند که آدرسش
www.plus.google.com/communities
و بعد انجمن را پیدا کنید : official page hamideh jahedin mohammadi
اگر دوست داشتید میتونید به جمع ما بپیوندید . راستی از دوستان برنامه دکتر سلام هم تشکر می کنم که چند ماهی میشه صفحه من را بی خبرانه لینک کردند . من هم به نشان تشکر ، شما را بی خبرانه لینک کردم . فقط امیدوارم به این زودی ها سوژه خبری شما نشویم اول اجازه بدهید من امتحانم را بدهم بعد خودم می آیم و برایتان چند تا سوژه ناب خبری خلق می کنم جوری که رسانه های جناح غرب در جایشان میخکوب شوند . این را قول می دهم و روی قولم هم می مانم .
راستی در روزهایی که گذشت خبر غم انگیز مرگ یک هنرمند جوان کشورمان را هم شنیدم که از همین جا فوت آقای پاشایی را به همه طرفداران خوبش تسلیت عرض می کنم امیدوارم روحشون قرین رحمت الهی قرار گیرد .
و در آخر.... برای من دعا کنید تا موفق بشم . محتاج دعاتون هستم .


خوب این از پست اول.خانم جاهدین محمدی ان شالله در درساتو موفق بشید براتون دعا می کنیم.تولد خاطرات مرده رو هم به شما و هم به دوستدارانش تبریک میگم.شما لطف دارید.آشکاره که همیشه در خاطر من و طرفدارانتون می مونید.من تا آخر عمرم شما رو فراموش نخواهم کرد.ان شالله سوژه های خبری مثبت و خوب.من که قلبم کم مونده از جاش کنده بشه!!!خودتونم می دونید!!!

بله و من هم خیلی شرمنده ام.راستش عزیزان خانم جاهدین محمدی نتونسته بودن بنابردلایلی به سایتشون بیان و پیام تسلیت بذارن و این وظیفه رو به من سپرده بودن اما من باکمال شرمندگی باید از همتون و به خصوص خانم جاهدین محمدی عذر خواهی کنم چون من هم کارهایی بردوشم بودن که اجازه نمیدادن به این وبلاگ هم رسیدگی کنم.امید وارم منو ببخشید.

محتاج دعای شما هستیم.


پست سایت2:

یک شعر قدیمی

شعری قدیمی اثر مارسلین دبروالمور

شاید از همان وقت مال تو بودم که هنوز تو را ندیده بودم

زیرا که از ازل خاک مرا با مهر تو سرشتند

من این راز را از همان دم دریافتم که  نام تو را برای نخستین بار شنیدم و ناگهان دل در برم تپید

زیرا روح تو در این نام پنهان شده بود تا روح مرا به سوی خویش بخواند

 

یک روز نام تو را شنیدم و هماندم نفس در سینه ام خاموش شد

دیر زمانی گوش فرا دادم  اما فراموش کردم جوابی بگویم

از آن دم بود که هستی من با تو در آمیخت

و گویی احساس کردم که برای اولین بار

ندایی به گوش دلم رسیده است

راستی آیا تو از این اعجاز خبر داشتی ؟

خبر داشتی که من بی آنکه تو را شناخته باشم

به شنیدن نام تو ، دانستم که محبوب خویش را یافته ام

و با شنیدن نخستین کلمات تو ، این گمان را به یقین پیوسته دیدم ؟

پیش از تو روزهای عمر من با تاریکی و  نومیدی می گذشت . تو زندگی مرا با فروغ امید روشن کردی

وقتی که صدای تو را شنیدم رنگ از رخم پرید و بی اختیار دیده بر زمین افکندم

در آن دم بود که دل های ما با نگاهی خاموش از هم عشق را ربودند

من نام تو را در نگاهت خواندم و بی آنکه از خود چیزی پرسیده باشم

به خوبی پاسخ گفتم : اوست

پست سایت3:

عکس دوم-من و رهبرم(عکس تعویض شد با کیفیت بالا تر)

http://h.jahedinmohammadi.ir/images/88888.jpg


حمیده خانومم.نمیگید من اینجوری ایست قلبی می کنم آخه؟؟؟؟فوق العاده ست....

به این میگن یک شاهکار.از همین جا می خوام بهتون بگم عاشـــــــــــقتم....خیلیـــــــــــــ دوستت دارم عزیزم.این لطف فرشته ی نجاتم رو فراموش نخواهم کرد که تو رو بامن آشنا کرد.هر دو تاتون برام مثل نفس می مونید.






[ جمعه 12 دی 1393 ] [ 16:17 ] [ maryam ] [ بازدید : 304 ] [ نظرات () ]
مطالب مرتبط
نظرات این مطلب

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







آخرین مطالب
happy birth day (1394/12/27 )
again (1394/03/29 )
صلوات (1393/12/02 )
امید همکاری (1393/10/29 )
خـــــدا (1393/07/24 )
دعــــــا (1393/07/24 )
خـــــدا (1393/07/24 )